سفارش_اماممهدیع
#تلاوت_قرآن
#تسبیحات_فاطمهالزهراس
عالم جلیلالقدر مرحوم مرعشى نجفى مىگويند:
در راه زيارت عسکريين (ع) و در جادهاى که به امامزاده سيد محمد (ع) منتهى مىشود، راه را گم کردم و در اثر شدت تشنگى و گرسنگى از زندگى مايوس شدم و به حالت بيهوشى روى زمين افتادم.
ناگهان چشم بازکردم، ديدم سرم در دامن شخص بزرگوارى است. آن شخص به من آب گوارايى دادند که مانندش را درعمر خود نچشيده بودم.
بعد از آن، سفره باز کردند، و در ميان آن دو يا سه عدد قرصِ نان بود که از آنها نيز خوردم.
آن گاه به من فرمودند: اى سيد! قصد کجا را دارى؟ گفتم: حرم مطهر سيد محمد.
فرمودند: اين حرم سيد محمد است. نگاه کردم ديدم در زير بقعهی سيد محمد قرار داريم، در حالى که من در قادسيه گم شده بودم و مسافت زيادى بين آن جا و حرم امامزاده سيد محمد وجود دارد.
در مدتى که با آن شخص بزرگوار بودم، بهرههاى فراوانى نصيبم شد و مرا به انجام چندين عمل سفارش کردند؛ از جمله: تلاوت قرآن کريم … و تسبيح فاطمه زهرا (س) و… ولى به ذهنم خطور نکرد اين آقا کيست، مگر زمانى که از نظرم غايب شدند.
نماز و عبادت فاطمه زهرا (س): ص ۵۰